یه روزی پسری با خانوادش دعواش شد و از خونه زد بیرون
و رفت خونه یکی از دوستاش و یک ماه موند

بعد از یک ماه دختری را سر کوچه میبینه و بهش تیکه میندازه
یکی از دوستاش میگه میدونی این کی بود؟!
میگه نه !!

میگه این خواهر همون رفیقته که یک ماه تو خونش بودی ...
عذاب وجدان میگیره و
میره خونه رفیقش ، رفیقش داشت مشروب میخورد ...

بهش گفت ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی نمیدونستم
که خواهر تو بود ...

رفیقش پیکشو میره بالا و میگه
به سلامتی رفیقی که یک ماه خونه من خورد و خوابید ولی خواهرمو نشناخت...!

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده ، بچه هایی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۹ به دنیا میان
دهه چندی حساب می شن ؟

باید چطوری خطابشون کرد ؟

دهه صفری ؟ دهه جدید؟ شروعی دوباره ؟

دهه ناشناخته ؟ تغییر را احساس کنید !؟

هیچ اشتباهی بزرگتر از این نیست که دستت اشتباهی بخوره

رو اینترنت اکسپلورر

باز شدنش یه داستانه، بسته شدنش یه داستان دیگه

. ازش خوشم نمياد، نمي دونم چه جوري ردش کنم بره؟

 _ خوب تحويلش نگير

 . چه جوري؟

 _ مثلا وسط صحبتش بپر بگو من يه کاري دارم بايد همين الان برم و از اين حرفا...

 . فکر خوبيه ها...

. ببين من يه کاري دارم بايد همين الان برم! خدافظ...!

دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم

بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا !

راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود !

تا صبح تو بغل هم گریه کردیم !

عمه

معنای لغوی : خواهر پدر

معنای استعاره ای : هر زنی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر زنی که مادر چشم دیدنش را نداشته باشد .

نقش سمبلیک : به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل :

۱ – جواب همه ی حرف های بدی که میزنید . مثال : عمته …

۲ – جواب همه ی محبت هایی که می کنید. مثال: به درد عمه ات می خوره …

۳- توجیه کلیه ی بیقوارگی ها/رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتی .

۴ – خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذکر مثال معذوریم …

غذای مورد علاقه : شله زرد، سمنو .

ضرب المثل : ندارد (تخفیف به دلیل تعدد در نقش های سمبلیک ).

زیر شاخه ها : شوهر عمه: یک مرد پولدار که سیبیل قیطانی دارد . پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران کودکی که در بزرگسالی حالتان را به هم می زنند .

چهره های معروف : عمه لیلا .

ترجیع بند : دختر که رسید به بیست، باید به حالش گریست. (شما رو نمی دونم ولی من اینو از عمه ام می شنوم نه از خاله ام !)
داشتن یک عمه که در توصیفات فوق صدق نکند جزو خوش شانسی های زندگی است

ﯾﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﺷﯿﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﯿﺪﺵ ﻣﺎﻟﻪ ﻓﺮﺩﺍﺱ!!

ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﻣﺶ ﯾﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﻪ؟!

کلا ۴ تا وظیفه تو زندگیم دارم:

۱-آهنگ گوش کردن

۲-قهوه خوردن تو خونه

۳-رسوندن تقلب به دوستان در امتحانات

۴-گذاشتن پست تو پیج

چند سال پیش خیلی شیطون بودم...ولی الان پسر خوبیم

گوشی دختر دایی ام رو به طرز ماهرانه ایی کش رفتم...

توی مخاطبینش که فضولی میکردم دیدم یکی از شماره ها به اسم عشقم ثبت شده بود....

اره دیگه منم رفتم به اون شماره smsدادم:

عوضی واقعا فکرنمیکردم همچین ادمی باشی دیگه به من زنگ نزن فراموشم کن اشغال!!

هیچی دیگه جاتون خالی دیری نگذشت که فهمیدم....طرف باباش بوده!!

خب چرا میزنید به من چه میخواست شماره باباشو مثل انسان ثبت کنه...والا!!

باید به بعضیا گفت

درسته که وقتی شاخ میشی

شاختو نمیشکنم

ولی هول برت نداره

نه این که نتونستم نه

طرفدار حقوق حیواناتم....

جواب ایران به یه بنده خدایی که همتون میدونین کیه .....

وقتی بچه بودم فک میکردم ماکارانی رو هم مثل برنج میکارن

اونجوری نگاه نکنین دیگه بچه بودم الان میدونم که درخت داره

به مامانم میگم : بزرگترین آرزوت چیه؟

میگه : زود تر زنت بدم با زنت دعوا کنم , از این یکنواختی زندگی در بیام!

دخدر خالم ساعت 3 صبح اس ام اس داده :

وای وای وای ببخشید خواب بودی

ای وای شرمنده بخواب فردا باهات کاردارم

اقا امروز رفتم نمونه ادرار بدم

کنار دستشویی روی میز یه سینی بود بالاش نوشته بودن :

نمونه ی ادرار و مدفوع خود را در اینجا قرار دهید

منم رفتم رو کاغذش نوشتم :

سیـنـیـه مــزه !!! 

همه ی بازی یه طرف حرکت آخر کیروش چار طرف !!!!

خدایییی جیگرم حال اوومد !!!

بچه بودیم مارو می ذاشتن رو پاشون انقد تکون می دادن تا سرگیجه بگیریم بخوابیم!

الان دکترا می گن این کارو نکنین، مغز بچه جابجا می شه!

خب حالا تکلیف این مغز جابجا شده ما چیه؟ مغز ما کجامونه الان؟ رسیدگی کنین لطفا.

یه مطلب خوندم راجع به روشهای صحیح مسواک زدن

کلی توضیح داده بود بعد نوشته بود مسواک رو با "زاویه 45 درجه " روی دندونها بکشید .

من الان نقاله تو دهنمه ولی مسواکو نمیتونم حرکت بدم............ کـــــــــــــــمـــــــک !
 

تو فکرمه یه نمایشگاه بزنم و نقاشی هایی که موقع درس خوندن برای امتحانات کشیدم رو توش بزارم....

ادرس میدم بیایین زیرتابلوهام لایك کنین !

هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن...

حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب بعد حتما ًمیگه:

الان اومــــــدم بکــــشمـــــــِــــت... اَه لعنتی پتو داره نمیشه!

عاغا شومام مث منین عایا؟؟؟

خیار ک پوست میگیرم میخورم بعد میشینم مث بزب پوسته هاش نمک میزنم اونا روهم میخورم.....هیشکیم نیس بم بگه خو با پوست بخور

بچه همسایمون 6 سالشه واسش ی تاپ خوشمل کوشولو گرفتم بش دادم.برگش گف وای مچکر!خیلی

جشنگه(قشنگه!) ولی نمیپوشمش !

گفتم چرا عسیسم ؟ !

برگشته میگه آخه این کوتاس ! امیر دوس نداره !! خب غیرتیه خیر سرم دیگه!!!

من

لیلی ومجنون

اون حلزونه ک ازش کرم میگیرن

من دارم میرم خودکشی!!!خدافس!!!

به بعضیا باید گفت :
عزیزم تو از شعورت استفاده کن ، اگه تموم شد من بازم برات میخرم !

دختره رو اگه بازیافت کنن به صورت دمپایی به چرخه ی طبیعت برمیگرده

بعد تو پروفایلش نوشته: مسیج نده بلاک میشی ، من مال اونم

فیس بوک بهانه است،میخواهم کمی از دنیای واقعی فرار کنم ...

آدمایی که زیاد میخوابن ، تنبل نیستند

چون انگیزه ای واسه بیدار موندن ندارند ، وگر نه بگو فردا پارتیه ساعت 3 صبح تا 2 فرداش ، هر کی نیاد

تا حالا شده توی امتحان تستی،وقتی توی پاسخنامه که ده تا ده تا قسمت بندی شده،هیچ کدوم الف نزده باشید و دو سوال جواب نداده باشید؟و شده اون دو سوال رو الف بزنید؟!؟

اگه که شده ، تبریک میگم شما مثل منین

 خالم بهم زنگ زده میگه اینترنت پر سرعت داری؟

لطفا واسم فیلم بر باد رفته رو دانلود کن …

گفت : خوب واسم ایمیل کن دیگه !!!

این فک و فامیله ما داریم؟

 فقط تو ایرانه که مردمش با شعر بسیار غمگین

بندری می رقصن !!! والا

 هر وسیله ای که مامانت جمع می کنه حتما گم می شه،بهش هم میگی میگه من دست نزدم همونجا گذاشتم !

 بیاین صادقانه اعتراف کنید اولین بار کلمه ” بالاخره” رو چطوری خوندین؟

با بعضى از آدم ها باید رفت ماهى گیرى.... از بس که کرم دارن...!!!

الان یادم اومد تو دوست پسر بعدیمی

یکی از فانتزیام اینه چندسال دیگه تو اوجِ فانتزی گفتن فانتزی رو ببوسم بذارم کنار

عرصه رو واسه جوونترا باز بذارم برم یه گوشه بشینم فقط فانتزیها رو نقد و بررسی کنم

نقاط ضعف و قوتشون رو بهشون گوش زد کنم...

طرفدارها هم لقب استاد بزرگ فانتزی رو بهم بدن بعد بیان بغلم کننو بندازنم بالا همین که انداختن بالا برم تو افق دیگه بر نگردم...! 

دیدید این فیلمارو که بچه گم میشه وقتی پدر مادرش پیداش میکنن نیم ساعت

تو بغل همدیگه گریه میکنن

والا ما که بچه بودیم گم که میشدیم بعد از اینکه پیدامون میکردن نیم ساعت کتک میخوردیم

دقت کردین دقیقا همون زمانی که میخوای یواشکی و بی سر صدا راه بری ،

تمام استخون های بدنت شروع می کنن به شکستن ؟؟؟

اعم از پا ، گردن ، لگن ، قولنج و …

البته اگر لق بودن سرامیک و موزاییک های زمین رو در نظر نگیریم …

موقع رقصیدن
.
.
.
.
.
.مراقب حرکت ابروها و لب های خودتون باشید
خیلی ها مراقب نبودن بعد که فیلمشو دیدن به اعتیاد کشیده شدن .
گفتم درجریان باشید

یکی از عذابای الهی هم اینه که بری دستشویی بشینی یهو ببینی یه مگسم داره تو دستشویی دورت میچرخه

دیگه نه میتونی فکر کنی نه زور بزنی

 تا حالا شده به کامپیوترتون التماس کنید؟

من حتی یه قول هایی هم بهش دادم 

 کودک درونم هفته ی دیگه

نامزدیشه!! اون موقع من یه

نیمه گمشده هم ندارم 

این طرح زوج و فرد ترافیک هم برای ما برنامه ساز شد ...

بدبختی هم پورشم زوجه هم بی ام دبلیوم ...